جماران: یک مربی کوهنوردی که می گوید باید متولی برای کمک به کوهنوردان در هنگام حوادث وجود داشته باشد، معتقد است:
حسین شهلایی کارشناس و مربی تیم کوهنوردی با بیان اینکه 12 نفر از کوهنوردان در حوادث اخیر کشته شده اند، گفت: نجات نمی دهند. مشکل اینجاست که هلال احمر به این بسنده می کند که این مدت از حادثه در منطقه می گذرد و متاسفانه نه تنها افراد زنده بلکه اجساد نیز به قعر منتقل شده اند. ما آنقدر به این گفتگوها افتخار می کنیم که همه فکر نمی کنند مراقبت کردن کار سختی است. کار سختی نیست، اما سازمانی موقت به نام امداد و نجات منتظر است تا مردم را به محل امن منتقل کند و نجات دهد، نه برای یافتن اجساد پس از حادثه.
وی در ادامه گفت: متاسفانه برای هلال احمر هیچ اقدامی از سوی دکتر فاطمی نه تنها در روز اول بلکه در روز بعد پذیرفته نمی شود. ولی من شنبه رفتم اونجا یه ماشین هلال احمر بود با یه دونده مردی که اون هم بالا بود. وقتی از کوهنورد پرسیدم، گفت که آن فرد به بالای محل حرکت ماشین آمده است. تصادفاً روز جمعه هشت نفر در ازدحام جمعیت کشته شدند. هلال احمر بهمن اهر و دارآباد هیچ کدام از کارهایش را درست انجام نداد، اما منظورم نیروهای داوطلب نیست بلکه خود سازمان است.
شهلایی گفت: ما دوران طلایی داریم، به عنوان مثال وقتی در خانه ای آتش می گیرد باید در یک زمان علامت آتش نشانی وجود داشته باشد تا تلفات به حداقل برسد. حالا فرض می کنیم یک نفر در کوه گم شده و می دانیم کجاست. نکته اینجاست که هیچکدام از کمانداران از مسیر خارج نشدند و گم نشدند، اما در هیچ موردی از آنها متنفر نبودند.
مشکل دیگری که وجود دارد این است که فضانوردان روز جمعه بین ساعت 4 تا 5 بعدازظهر ناگهان به حالت خلسه افتادند که البته از روی غفلت بوده است. از زمان غروب روز جمعه، گروهی از مردم آماده کمک و نجات منطقه، این افراد را پیدا می کنند. جسد روز شنبه در فاصله یک کیلومتری پناهگاه کلکچال پیدا شد که یک فاجعه است. چرا باید عملیات امداد و نجات در غروب آفتاب متوقف شود؟ آیا انسان ارزشی ندارد؟
مربی کهنوردی در بیان اینکه مفقودین در اجرای نیروهای امدادی مقصر شناخته شده اند، گفت: فعلاً می خواهم این موضوع را مطرح کنم چرا نمی روید؟ اولاً این وظیفه انسانی من است اما وظیفه من نیست. آتش نشانی حدود 50 نفر با حقوق کافی و امکانات کامل برای ارتفاعات شمال تهران انجام می شود حتی اگر بالگرد نتواند با پای پیاده به آنها برسد.
در منطقه کلکچال احتمال حضور سپاه با ماشین وجود دارد و حادثه هلال احمر از همان محل آغاز شده است. جاده ای هست که مردم را به ایستگاه 3 می رساند و از آنجا به اولین نقطه مفقودی بیش از یک ساعت و نیم مفقود شده بود. این تقصیر نیست؟ از اینجا تا قلعه حدود سه ساعت راه است، یعنی بغض ممکن نیست. نمی توان گفت که همه فضانوردان در آن شب مرده اند. مردم شب قبل برای این کار داوطلب شدند و یک نفر را کشتند که بعداً مرد.
حسین شهلایی با اشاره به «بی مسئولیتی هلال احمر در بودجه جویی» گفت: من کار داوطلب را زیر سوال نمی برم و از خودیاری این افراد تشکر می کنم. من می گویم خود جمعیت هلال احمر سالانه ده ها میلیارد بودجه دارد و البته ما نمی دانیم چقدر از این بودجه به شمال تهران اختصاص می یابد. چرا تیم نداریم؟ در ابتدا 30 تا 100 میلیون ماهیگیر آماده حضور در ایستگاه آتش نشانی مانند ایستگاه آتش نشانی در صورت سقوط تصادفی هستند. بعضی از دوستان فکر می کنند با این حرف ها می خواهم خودم را معرفی کنم در صورتی که نمی خواهم مطرح شوم. من مربی بودم و 4 سال در کمیته امداد و نجات فدراسیون کهنوردی عضویت داشتم. این اقدامات وظیفه فدراسیون نیست چون بودجه ندارد.
این کارشناس کهنوردی با بیان اینکه وجود متولی در چنین مناسبتی از اهمیت بالایی برخوردار است، تصریح کرد: باید متولی داشته باشیم. حالا من کمک و نجات یا هر عضو دیگری می خواهم اما آماده باشید که در صورت تصادف، بتوانید به سرعت حرکت کنید. من فکر می کنم این یک کار در حال پیشرفت است. می توانم بگویم حتی روز جمعه با این طوفان اگر تیم آماده باشد، می توان نجات پیدا کرد. اگر به خودم اطلاع داده بودم و صبح مشغول نبودم، روز جمعه میمردم.
شهلایی گفت: تا زمانی که نیروها داوطلب هستند، هلال احمر عکس می گیرد و تحقیق می کند و در نهایت می گوید ما این کار را کردیم. ما عکس نمی گیریم، اما نمی دانیم چه کار کنیم، زیرا واقعاً خجالت می کشیم. نمی دانم مسئولان سازمان امداد چگونه شب خوبی می خواهند! شوخی نیست؛ 3 نفر در کوه مفقود شدند و صبح بعد از حادثه گروه امداد و نجات کشته شدند. دوستی دارم که با چند نفر از بچه هایی که با تیم هلال احمر رفته بودند صحبت می کند. بندگان خدا به همان مسیری رفته اند که در اختیار ارتش است. به راننده ای که کار بلد نبود دستگاه می دادند و می گفتند هر لحظه ممکن است دستگاه کشته شود.
وی در پایان گفت و گو از خود به عنوان «نجاتی» یاد کرد که هر دقیقه منتظر حضورش بود. همین که خودمان را جای آنها بگذاریم کافی است. مسئول فکر می کرد بچه یک خودکشی است، آیا دوباره اقدام کرد؟ از طرف هلال احمر سگ زنده است و این نکته مهم است. هیچ کاری در مورد بهمن دارآباد انجام نشد. در دنیا سابقه دارد که حتی سه چهار ساعت بعد از بهمن مرده یک نفر را پیدا کنند. گاهی قبول می کنم در همان لحظه اول بهمن وارد دستگاه تنفسی می شود و فردی می شود، اما چون مسئولیت آن بر عهده من نیست، نمی توانم انجام دهم و می گویم بهمن آمده، امکان را رها کرده است. از تنفس و مرد، بنابراین من هیچ کاری انجام نمی دهم.
افرادی که با آنها صحبت می کنیم توجیه می کنند که ما افراد مسئولیت پذیری هستیم و جان ما در خطر نیست. به هیچ وجه نمی خواهم این را به مادر بگویم که غیرفعال باشد. این کار شایسته ای است و باید به همین جا ختم شود. در صورت برخورد تصادفی با بالگرد یا سایر تجهیزات مناسب، متخصصان باید در ارتفاعات شمال تهران حضور داشته باشند.